دولت عثمانی در سال 1876 به جای استفاده از نشان صلیبسرخ از معکوس رنگهای پرچم خود یعنی هلالاحمر در زمینه سفید برای جمعیتملی خود استفاده کرد که بعدها بسیاری از کشورهای اسلامی آن را به عنوان نشان جمعیتملی خود بکار بردند.
جایگاه جمعیت هلالاحمر از نظر عرف بینالمللی بسیار حائز اهمیت است. صلیبسرخ و هلالاحمر بینالمللی، بزرگترین شبکه بشردوستانه غیرسیاسی و امدادرسانی جهان محسوب میشوند.
جلسات در نهضت صلیب سرخ و هلال احمر
در سال ۱۹۸۶، ۱۸۶ عضو جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر، کمیته بینالمللی صلیب سرخ و فدراسیون بینالمللی جمعیتهای صلیب سرخ و هلال احمر گردهم آمدند و نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر را پایهگذاری کردند.
کنفرانس جهانی صلیب سرخ و هلال احمر معمولاً هر ۴ سال یکبار تشکیل میشود و قوانین و آیین نامههای مربوط به نهضت بینالمللی صلیب سرخ و هلال احمر پس از سال ۱۹۸۶ (کنفرانس ۲۵ام در ژنو)دو بار دیگر در سالهای ۱۹۹۵ (کنفرانس ۲۶ام)و ۲۰۰۶ (کنفرانس ۲۹ام)تمدید و تصویب گردید.
صلیب سرخ، هلال احمر و جمعیت شیر و خورشید سرخ ایران مجموعهای از سازمانهای با اهداف و اساسنامه مشترک میباشد که در بیش از ۱۹۰ کشور دنیا نمایندگیهای بومی دارند و بصورت بینالمللی عمل میکنند.
تاریخچه در ایران
جمعيت هلال احمر (شير و خورشيد سرخ سابق) يادگار بزرگ انسانهاي نيك نفسي است كه با تاسي به آيه كريم ««وَ تَعاوَنوا عَلَي البِرّ وَ التَقوي »» و شعر زيباي سعدي عليه الرحمه :
«بني آدم اعضــاي يك پيكرند كه در آفرينش زيك گوهرند»
«چو عضوي به درد آورد روزگار دگر عضوها را نمانــد قـرار»
آن را تاسيس نمودند.
تاريخچه تاسيس و گسترش جمعيت شير و خورشيد سرخ يا هلال احمر فعلي از ابتدا تاكنون در هفت دوره زير بيان شده است :
1- بروز و نهفتگي (1301-1284)
2- تاسيس و تثبيت (1327-1301)
3- رشد و شكوفايي (1357-1327)
4- سوء تفاهم و كم مهري (1359-1357)
5- ايثار و از خودگذشتگي (1367-1359)
6- بازسازي و ايستادگي (1378-1367)
7- بازشناسي و توسعه (1382-1378)
1- بروز و نهفتگي (1301-1284)
نخستين كوشش ايرانيان براي پيوستن به كنوانسيونهاي بينالمللي در مورد تشكيلات بينالمللي صليب سرخ به دوران پادشاهي ناصرالدين شاه قاجار باز ميگردد. ايران در زمان حكومت او و در دسامبر سال 1874 / شوال 1291، كنوانسيون مصوب 1864 ژنو را پذيرفت امّا عملاً براي دهها سال پس از اين تاريخ هيچ گونه اقدامي براي تاسيس موسسه، يا سازماني كه عامل اجرايي اين كنوانسيون در ايران باشد صورت نگرفت.
در سال 1284 شمسي، عبدالصمد ممتازالسلطنه سياستمدار و وزير مختار وقت ايران در پاريس، توانست موافقت كنفرانس را در پذيرش نشان شير خورشيد سرخ به عنوان نشان رسمي دولت ايران براي جمعيت خود اخذ نمايد.
اين نشان چند سال بعد از اين زمان مورد تاييد كنفرانس ديپلماتيك صليب سرخ در ژنو نيز قرار گرفت. اگرچه، همچنان هيچ نهادي از سوي دولت ايران براي انجام وظايف مربوط به صليب سرخ بوجود نيامد. فعاليتهاي مربوط به اين موسسه تنها در اثر كوششهاي شخصي افراد و به صورت غير متواتر انجام ميشد كه از آنجمله تلاشهاي دكتر اميرخان اعلم (مشهور به اميراعلم، ازجمله دانش آموختگان ايراني در اروپا در رشته پزشكي و از بنيانگذاران چند بيمارستان به سبك غربي در ايران) در خلال جنگهاي داخلي ايران بين مستبدين و مشروطه خواهان در سالهاي پس از پيروزي انقلاب مشروطيت ايران بود.
2- تاسيس و تثبيت ( 1327-1301)
نخستين رويكرد تشكيل موسسه خيريه امدادي در ايران تحت حمايت دولت در سال 1301 ش / 1922 ميلادي صورت گرفت. در اين سال به كوشش دكتر امير اعلم، اقداماتي براي تاسيس شير و خورشيد سرخ با حمايت دولت، صورت گرفت. جمعيت شير و خورشيد سرخ، نخستين و بزرگترين جمعيت خيريه ايران است كه عهده دار وظايف مهم و متعددي در مسائل مربوط به امدادرساني در حوادث غيرمترقبه و امدادي، تاسيس بيمارستان و درمانگاه، تهيه دارو و تجهيزات پزشكي، تربيت پرستار، نگهداري از كودكان بي سرپرست، ارائه برنامه هاي ويژه براي جوانان و برخي فعاليتهاي عمراني در داخل و خارج از كشور بوده است.
كلّيه فعاليتهاي اين جمعيت، از بدو پيدايش آن در ايران براساس كنوانسيونها، پروتكلهاي الحاقي به اين كنوانسيونها و قراردادهاي بينالمللي مختلفي بوده است كه در ادوار مختلف، براي تشكيلات بينالمللي صليب سرخ و نيز در زمينه همكاريهاي بينالمللي تهيه شده است.
در سال 1301، دكتر اميراعلم مقررات وضع شده از سوي صليب سرخ جهاني براي جمعيتها را ترجمه نمود و در اختيار احمدشاه قاجار، پادشاه وقت ايران قرارداد تا شاه آن را مطالعه كرده و مقدمات تشكيل جمعيت فراهم شود. براساس اين متن ترجمه شده، نظامنامه اساسي (اساسنامه) جمعيت شير و خورشيد سرخ ايران تهيه و در حوت 1301 شمسي به امضاي وليعهد، محمد حسن ميرزاي قاجار رسيد.
اگر چه تا 1303 هيچگونه اقدامي در جهت سازماندهي اين تشكيلات انجام نشد. در اين سالها، نخستين حركت امدادي جمعيت، كمك به زلزله زدگان تربت حيدريه بود كه در زماني كه هنوز هيچگونه امكاناتي در اختيار جمعيت نبود، به همت دكتر امير اعلم، صورت گرفت. از سال 1304 به بعد اندك اندك اقدامهاي موثري براي شكل دهي اين جمعيت در ايران صورت گرفت.
طي سالهاي بعد تشكيلات جمعيت، رو به گسترش گذاشت و بسته به موقعيت افراد عضو جمعيت به كمك سانحه ديدگان و نيز نيازمندان ميشتافت. از جمله اين موارد، كمك رساني به زلزله زدگان شيروان در سال 1308 ش، بود. در همين سال نيز كنفرانس ديپلماتيك ژنو در باره صليب سرخ بينالمللي، نشان شير و خورشيد سرخ را در كنار نشانهاي هلال احمر و صليب سرخ به عنوان نشان امدادي و داراي مصونيت در ميادين نبرد به رسميت شناخت. ضمنا اساسنامه جمعيت، در سال 1315 مجددا بررسي و با تغييراتي به تصويب رسيد.
3- رشد و شكوفايي (1357-1327)
در 1327 ش، اساسنامه جديد جمعيت، طراحي و در مجمع عمومي جمعيت در همان سال به تصويب رسيد. در مقدمه اين اساسنامه محمدرضا پهلوي رياست عاليه جمعيت را به خواهر خود شمس محول نمود در ارديبهشت 1328 ش، دكتر حسين خطيبي نوري، به عنوان مدير عامل جمعيت، برگزيده شد. او تا هنگام پيروزي انقلاب اسلامي و تغيير در ساختار جمعيت، اين سمت را بر عهده داشت.
در سالهاي پس از سال 1328 حمايت دولت از جمعيت، تقويت منابع مالي وحُسن مديريت دكتر خطيبي باعث شد جمعيت به سرعت رشد نمايد.
طي سالهاي چهل شمسي ارائه خدمات بهداشتي ـ درماني به اقشار مختلف مردم و نيز سرپرستي افراد بيخانمان و بيبضاعت با گرايش كودكان و نوجوان، به عنوان رويكردي مهم مورد نظر رؤساي جمعيت بود. در سال 1346 به منظور يكسان سازي فعاليتهاي مختلف مربوط به جوانان در سراسر كشور، خانه هاي جوانان شير و خورشيد سرخ به عنوان مهمترين بخش اجرايي شوراي عالي جوانان، آغاز به كار نمودند.
در سال 1349 و به دستور شاه بيش از 100 بيمارستان و درمانگاه وابسته به وزارت بهداري در شهرستانها، بخشها و روستاها به شير و خورشيد سرخ واگذار شد تا از محل اعتبارات دولتي اداره گردد. درهمين سالها، براي رسيدگي بهتر به وضع بهداشتي ـ درماني ساكنان جزيره هاي ايراني خليج فارس يك كشتي بيمارستاني براي جمعيت، خريداري گرديد و در سال 1350 ش، به نشانه دوستي دو ملت ايران و امارات متحده عربي، بيمارستان جمعيت در دبي تاسيس گرديد.
در اواخر دهه چهل، اداره خدمات انتقال خون به منظور فعاليت و نظارت بر امور مختلف مربوط به تهيه و انتقال خون در سراسر كشور بوجود آمد. مهمترين و گسترده ترين عمليات كمك رساني جمعيت در دهه چهل شمسي، كمك رساني به زلزله زدگان زلزله بويين زهرا در شهريور 1341 ش بود. در سالهاي دهه پنجاه تا زمان پيروزي انقلاب اسلامي مهمترين حيطه گسترش جمعيت در بخش بهداشت و درمان بود، بطوريكه مقارن پيروزي انقلاب اسلامي، جمعيت بيش از 700 موسسه امدادي، درماني، بهداشتي، خيريه، تربيتي و اجتماعي از قبيل بيمارستان، مراكز امدادي و درماني، اندرزگاه، آموزشگاه حرفه اي، پرورشگاه، شيرخوارگاه، مهدكودك، آموزشگاه پرستاري و بهياري، مركز انتقال خون، مراكز مبارزه با سل و سرطان، تاسيسات نوتواني و دست و پا سازي مصنوعي ايجاد نمود به طوريكه تعداد تختهاي بيمارستاني جمعيت به 15000 واحد مي رسيد.
اساسنامه جمعيت در اين دوره در دو مرحله در سالهاي ( 1327 ) و ( 1353 ) بازنگري و اصلاح شد. جمعيت در آن سالها توانست اعتبار ويژه اي از نظر بينالمللي كسب و به عضويت كميته اجرايي و شوراي حكام انتخاب شود. همچنين دبيركل جمعيت شير و خورشيد سرخ به رياست كميته مشورتي بهداشت منصوب گرديد. در همين راستا و در سال 1352 بيستمين كنفرانس بينالمللي صليب سرخ كه عالي ترين مجمع تصميم گيري نهضت بينالمللي به حساب مي آيد، با حضور بيش از 130 عضو در تهران برگزار شد.
4- سوء تفاهم و كم مهري (1359-1357)
يكي از پرافتخارترين دوران فعاليت كاركنان و امدادگران جمعيت شير وخورشيد سرخ، خدماتي بود كه بيمارستانها و درمانگاه هاي تابعه در دوران پرالتهاب قيام ملّت مسلمان كشورمان در طول انقلاب اسلامي سال 1357 به مردم و انقلابيون ارائه ميدادند. كاركنان فداكار و زحمتكش شير و خورشيد سرخ در چند صد مركز درماني در طول شبانه روز، زخميها و مصدومين انقلاب را مداوا يا پرستاري ميكردند و آمبولانسهاي جمعيت پي در پي ميان تظاهركنندگان در حال گشت زني بودند. با پيروزي انقلاب اسلامي، ايران تغييرات وسيعي در ساختار، ماهيت و وظايف جمعيت بوجود آمد، نخستين تغيير اساسي پس از پيروزي انقلاب در ساختار جمعيت، تفكيك مراكز بهداشتي ـ درماني از جمعيت بود. مرحوم دكتر كاظم ساميكرماني وزير بهداري و بهزيستي وقت به عنوان سرپرست جمعيت انتخاب شدند و براساس مصوبه دولت موقت، در اسفند ماه سال 1357 يعني كمتر از يك ماه بعد از پيروزي انقلاب، كليه موسسات درماني و بهداشتي (شامل 224 بيمارستان، 173 درمانگاه مستقل و مركز اورژانس، 77 اندرزگاه، 15 مركز مستقل انتقال خون و 30 مركز آموزش پرستاري، مامايي، بهياري و پزشكي به همراه چندين پرورشگاه وخانه كودك) از جمعيت منتزع و با حفظ مالكيت جمعيت به وزارت بهداري و بهزيستي وقت منتقل گرديد. اين مصوبه باعث شد تا سياستهاي كلّي جمعيت نيز تغيير يافته و كلّيه فعاليتهاي درماني ـ حمايتي آن متوقف گردد.
همچنين برابر چند مصوّبه ديگر هيئت دولت موقت، مراكز مختلف پژوهشي ـ حمايتي جمعيت ازجمله جمعيت مبارزه با سرطان و سازمان انتقال خون جملگي به وزارت بهداري و بهزيستي واگذار گرديدند و برخي از امكانات ترابري هوايي و دريايي جمعيت، ازجمله هواپيماهاي آن به ساير نهادها واگذار شد.
تشابه ظاهري نشان جمعيت با آرم شاهنشاهي و تصور عمومي مبني بر وابستگي جمعيت به رژيم سابق در سالهاي آغازين انقلاب، باعث شد بسياري از اموال و املاك آن (حتي برخي از املاك وقفي) توسط نهادهاي انقلاب تصرف گردد.
اوّلين اساسنامه جمعيت در سال 1359 و در زمان رييس جمهوري بني صدر به تصويب رسيد. مهمترين تغيير انجام يافته در اساسنامه، اعطاي رياست عاليه به رييس جمهور، حذف فعاليتهاي درماني و ايجاد پست رئيس جمعيت بود كه با پيشنهاد وزير بهداري و تاييد هيئت دولت منصوب ميشد و اين در حالي است كه در اساسنامه مزبور، امور مربوط به تربيت كادر پيراپزشكي و انتقال خون، همچنان در حوزه فعاليت جمعيت قرار داشت ولي بعدها همين فعاليتها نيز از جمعيت سلب و اكثر پرورشگاه ها و شيرخوارگاه ها به ساير سازمانها واگذار شد.
در اوايل سال 1359 دكتر علي بهزادنيا، مسئوليت جمعيت را بر عهده گرفت و تا حد امكان به بازسازي مجدد ساختار آن پرداخت.
5- ايثار و از خودگذشتگي (1367-1359)
با وجود كم لطفيهاي متعددي كه در سالهاي آغازين پس از پيروزي انقلاب اسلامي نسبت به جمعيت صورت گرفت. جمعيت هلال احمر چه در جريان مقابله با حوادث طبيعي و چه در جريان جنگ تحميلي عراق عليه ايران به ارائه خدمات متنوع و بسيار مهمي پرداخته است. ازجمله مهمترين عملكردهاي هلال احمر در كمك رساني به حادثه ديدگان سوانح مختلف، ميتوان به ياري به زلزله زدگـان قاين (آبان 1358)، زلزله زدگـان كرمان (مرداد 1360)، زلزله زدگان منجيل و طارم (خرداد 1369) و نيز سيل سيستان در تابستان 1369 اشاره نمود. در همين سالها دكتر سيد حسن فيروزآبادي رياست جمعيت را بر عهده گرفت و تا سال 1362 در اين پست باقي ماند و پس از آن مرحوم دكتر سيف الله وحيد دستگردي به مدت بيش از 15 سال به عنوان رئيس جمعيت فعاليت نمودند.
در جريان جنگ تحميلي نيز، جمعيت هلال احمر يكي از درخشان ترين خدمات امدادي و درماني را به رزمندگان اسلام و هموطنان جنگ زده، ارائه نمود. برخي از اين فعاليتها عبارتند از :
ü آموزش امدادگران جهت ياري به مجروحان
ü اعزام امدادگران به جبهه ها
ü نجات مصدومين بمباران مناطق مسكوني در سراسر كشور
ü انتقال و بستري نمودن مجروحان در بيمارستانها
ü حمايت از اسرا و مفقودين ايراني و خانواده آنها
ü جمع آوري، بسته بندي و ارسال كمكهاي مردمي به جبهه ها
همچنين جمعيت هلال احمر درهمان سالها صدها امدادگر شهيد، جانباز، آزاده و مفقود تقديم انقلاب نمود. در دي ماه 1362 برابر ماده واحده مصوب مجلس شوراي اسلامي، عنوان جمعيت به جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران تغيير يافت و ايران از كليه حقوق بينالمللي خود براي استفاده انحصاري از نشان شير و خورشيد سرخ صرفنظر كرد و نشان مذكور بلافاصله از آيين نامه و اساسنامه تشكل بينالمللي جمعيتهاي صليب سرخ و هلال احمر حذف گرديد. اما به دليل اينكه اين نشانه در كنفرانس ديپلماتيك جمعيتهاي صليب سرخ و هلال احمر به تصويب هيئتهاي ديپلماتيك كشورهاي مختلف رسيده بود، لغو آن نيز بايد در اجلاس مشابه صورت ميپذيرفت و از آنجايي كه برپايي چنين اجلاسي تاكنون در دستور كار تشكل بينالمللي جمعيتهاي صليب سرخ و هلال احمر، وجود نداشته است، اين نشانه همچنان در اسناد مربوط به كنوانسيونهاي چهارگانه ژنو و پروتكلهاي الحاقي آنها به كاربرده ميشود.
6- بازسازي و ايستادگي (1378-1367)
با حذف مجمع عمومي از اركان جمعيت، تصويب آخرين اساسنامه وقت جمعيت در ارديبهشت ماه سال 1367 توسط مجلس شوراي اسلامي انجام شد و به اين ترتيب هرگونه تغيير احتمالي در اساسنامه نيز قاعدتاً در حوزه اختيارات مجلس قرار گرفت.
طبق اساسنامه مذكور اداره جمعيت، توسط رئيس و با نظارت هيات اجرايي متشكل از : رئيس، دبير كل، نماينده ولي فقيه، نماينده وزير بهداشت و خزانه دار، انجام ميشود. در عين حال انتصابي، و نه انتخابي بودن رئيس و هيئت اجرايي و مواردي از اين دست، باعث سوق يافتن جمعيت از شكل مردمي آن به سوي دولتي و به دنبال آن بروز انتقادهايي در سطح بينالمللي از جمعيت هلال احمر جمهوري اسلامي ايران شده است.
از سوي ديگر با تبديل جمعيت به يكي از واحدهاي وابسته به وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشكي از نظر بودجه عمومي نيز به شدت وابسته به كمكهاي دولتي گرديد و استقبال مردمي نسبت به اعطاي كمكهاي مالي و اهداي املاك به آن نسبت به گذشته كاهش يافت.
جمعيت، طي اين سالها و به ويژه هنگام جنگ ميان ايران و عراق، زلزله 1369 منجيل، زلزله قائنات، هجوم پناهندگان عراقي و آذري، سيلهاي بزرگ سالهاي 71 و 74 به ويژه در مناطق جنوبي كشور، خدمات ارزنده اي ارائه نمود.
در اين دوره بخشي از فعاليتهاي سازمان جوانان كه قبلاً از سازمان منتزع و در قالب مراكز پرورش اسلامي جوانان هلال احمر، فعاليت ميكرد توسعه و جايگاه سازماني آن به معاونت فرهنگي، ارتقاء پيدا نمود و در بعد بينالمللي نيز ضمن ادامه فعاليت بيمارستان جمعيت در دُبي، عجمان و فجيره، چندين مركز درماني در كشورهاي غنا، مالي، نيجر، نخجوان، بوسني و كنيا تاسيس شد.
در همين دوره سازمان، تداركات و توليد لوازم پزشكي همچنان نسبت به تامين وسايل و تجهيزات پزشكي و همچنين داروهاي كمياب در سطح كشور ادامه داد و با تاسيس چندين كارخانه ازجمله كارخانه سرنگ سازي هلال ايران (سها)، مجتمع دارويي، بهداشتي، آرايشي (سها ـ هلال) و مجتمع تهرانپارس (شامل بخشهاي مختلف درماني) و همچنين افزودن داروخانه هاي تخصصي در مشهد و كيش نقش مهمي در تامين نيازهاي دارويي كشور در دوره هاي مختلف ارائه نمود.
7- بازشناسي وتوسعه (1382-1378)
در سال 1378 و به دنبال تصدّي مسئوليت جمعيت توسط دكتر نوربالا، تحولات وتغييرات وسيعي در ابعاد مختلف به وقوع پيوست. اين دوره جمعيت كه از آن به عنوان دوران بازشناسي وتحول ياد ميشود، شامل تغييرات وسيع در ساختار و تشكيلات، جايگاه و ارتباطات بينالمللي، نيروي انساني، قوانين و مقررات و بهبود روشهاست.
از مهمترين اقدامات اين دوره ميتوان به دور شدن جمعيت از جهت گيريهاي سياسي كشور و پايبندي به اصول هفتگانه نهضت بينالمللي صليب سرخ و هلال احمر (بشردوستي، بي غرضي، بي طرفي، عدم وابستگي، خدمات داوطلبانه، يگانگي و جهان شمولي) اشاره كرد.
با توجه به عزم جمعيت نسبت به تقويت امور امدادي، معاونت امداد به سازمان امداد و نجات ارتقا يافت و تجهيزات جديدي ازجمله خودرو، آمبولانس و چرخبال به آن اضافه شد. همچنين سيستم مخابراتي سازمان به امكانات مدرن تر، مجهز شد. امدادگران اين سازمان نقش مهمـي در كمـك رسانـي به آسيب ديدگـان سيـل نكـا (1379)، سيل گلستـان (1380)، زلزله قزوين (1381) و بالاخـره ايجـاد اردوگاه و ارسـال كمك به آوارگان افغاني (1380) ايفا نمودند.
سازمان داوطلبان نيز در راستاي اهداف نهضت بينالمللي صليب سرخ و هلال احمر، مجدداً تشكيل و تقويت شد و دستورالعملهاي دقيقي پيرامون نحوه ارائه خدمات به نيازمندان تدوين شد و در راستاي اهداف امدادي جمعيت، كمك به بازماندگان بلاياي طبيعي در اولويت خدمات حمايتي جمعيت قرار گرفت. هم اكنون تعداد 2 ميليون نفر در رده هاي مختلف تخصصي و عادي به صورت داوطلب با جمعيت همكاري مي كنند. از سوي ديگر با فراهم شدن فضاي مطلوبتر در جمعيت براي بانوان و استقبال آنان از انجام امور خيريه، برنامه هاي مهمي در زمينه هاي امدادرساني، بهداشتي و حمايتي توسط آنان به اجرا در ميآيد.
معاونت امور جوانان به عنوان يكي ديگر از اركان مهم جمعيت مجدداً به سازمان جوانان تبديل شد و مراكز پرورش اسلامي جوانان حذف و مراكز امور جوانان زير نظر سازمان جوانان، تشكيل شد. در عين حال قراردادهاي جديدي با آموزش و پرورش، آموزش عالي و دانشگاه آزاد اسلامي منعقـد گرديد و در هميـن راستــا كانونهاي دانشجويي جوانان هلال احمر در دانشگاه ها و موسسات آموزش عالي تشكيل شد. تشكيل كانونهاي دانشجويي كه با استقبال فراوان و غيرمنتظره دانشجويان، مواجه شد از بزرگترين موفقيتهاي جمعيت هلال احمر حتي در بين ساير جمعيتهاي دنيا تلقي ميشود. (هم اكنون جمعيت در بيش از 290 دانشگاه، كانون دانشجويي تشكيل داده است كه بيش از يكصد هزار نفر در آنها مشغول فعاليت هستند).
با تشكيل معاونت حقوقي، برنامه ريزي و امور مجلس، اقدامات وسيعي در جهت بازگرداندن جايگاه حقوقي و همچنين اعتبار و اموال و املاك جمعيت به عمل آمد. همچنين با افزودن واژه درمان به عنوان معاونت توانبخشي، ضمن تقويت فعاليتهاي توانبخشي، امور مربوط به درمان كه تقريباً به فراموشي سپرده شده بود دوباره مطرح شد (ياد آور ميشود با وجود تفكيك مراكز درماني در سال 1357، جمعيت هلال احمر هنوز هم داراي 26 مركز درماني در داخل و 7 بيمارستان و درمانگاه در خارج از كشور ميباشد).
به منظور تربيت نيروهاي كارشناس و كاردان در امور امدادي و مديريت سوانح، مركز آموزش و تحقيقات جمعيت كه از سال 1374 شروع به كار نموده بود، در سال 1381 با پذيرش دانشجو در شش رشته كارداني و كارشناسي و نيز با رسيدن به معيارهاي مورد نظر در آموزش عالي، به موسسه آموزش عالي علمي كاربردي هلال ايران ارتقاء يافت.
جمعيت در سال 1380 موفق شد مجدداً پس از 20 سال مسئوليت هيات پزشكي حج را به دست آورد، ضمن اينكه برنامه هايي را نيز براي زائران سوريه و عتبات در دست اقدام دارد.
پيگيري امور حقوقي و بازپس گيري املاك و اموال جمعيت طي اين سالها شدت گرفت و جمعيت توانست با حمايت مجلس و قوه قضائيه تعداد زيادي از ساختمانهاي خود را بازپس گيرد و طرح ويژه اي براي نحوه تعيين مالكيت وتولّي املاك وقفي و غيروقفي جمعيت پيشنهاد نمايد. درهمين دوران، طرح پيشنهادي جمعيت مبني بر ايجاد تغيير در اساسنامه در جهت مردمي كردن آن از طريق نمايندگان محترم در مجلس شوراي اسلامي به تصويب رسيد.
در سطح بينالمللي نيز، فعاليتهاي فراواني در زمينه احياي جايگاه جمعيت صورت گرفت و در همين راستا سوّمين اجلاس منطقه اي جمعيتهاي صليب سرخ و هلال احمر خاور ميانه و شمال آفريقا با حضور نمايندگان 40 كشور و سازمان بينالمللي به ميزباني جمعيت هلال احمر در ارديبهشت ماه سال 1380 در تهران برگزار شد. در حاشيه اين اجلاس، شركت كنندگان از توانمنديهاي جمعيت، بازديد كردند و مسئولين فدراسيون بينالمللي جمعيتهاي صليب سرخ و هلال احمر از ايران به عنوان قطب اوّل امدادي در جهان و از نظر توانبخشي و توليدات دارو و تجهيزات پزشكي جزو رده هاي نخستين ياد كردند. از سوي ديگر طي اين دوره بيش از 100 محموله كمك شامل اقلام امدادي و دارويي به كشورهاي خارجي و نيازمند، ازجمله فلسطين ارسال شد. به دنبال افزايش اعتبار بينالمللي جمعيت، سرانجام پس از 23 سال در سال 1380 جمعيت توانست به عضويت هيات حاكمه فدراسيون، انتخاب و به عنوان عضوي از معدود كشورهاي اهداكننده در منطقه شناخته شد. همچنين در جريان درگيريهاي افغانستان (در سال 1380) و بحران عراق به عنوان يكي از قطبها و مراكز مهم امداد بينالمللي برگزيده شود.
طي همين مدت و به موجب مصوبه هيات دولت كميته ملّي حقوق بشردوستانه به رياست جمعيت و با عضويت نمايندگان قوّه قضائيه، وزارتخانه هاي امور خارجه، بهداشت و دادگستري تشكيل شد تا حول محورهاي معاهدات بينالمللي حقوق بشردوستانه، آموزش حقوق بشردوستانه در بين مردم ونيروهاي مسلح، پيگيري مسائل پناهندگان، آوارگان، اسيران و مجروحين سِلاحهاي معاهده اي و بالاخره نقض حقوق بشر، موضع گيري نمايد.